عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ خوش اومدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رنگارنگ و آدرس mrmd.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 25
:: کل نظرات : 9

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 11
:: باردید دیروز : 40
:: بازدید هفته : 11
:: بازدید ماه : 263
:: بازدید سال : 1079
:: بازدید کلی : 8949

سلام به همگیه بازدید کننده هامون امیدوارم خوشتون بیاد از وب تازه تاسیس هستو به حمایتتون نیاز داریم

مادر به ارامی گفت دخترم امروز این رادیو را از خانم...
یک شنبه 14 خرداد 1396 ساعت 18:18 | بازدید : 159 | نوشته ‌شده به دست Mr.Md-ReZa | ( نظرات )

 

مادر به ارامی گفت دخترم امروز این رادیو را از خانم همسایه گرفتم تا کمی به آهنگهای آن گوش کنیم
دختر لبخند زد ولی به یاد نامه ای افتاد که چند روز پیش اداره پست پس فرستاده بود و او بدون اجازه باز کرده و خوانده بود
"دخترم ماههاست که بیمار است ولی صبورانه گله ای نمیکند مافقیریم و من نمیتوانم هدیه ای برای تولدش بخرم پس خواهش میکنم روز دوشنبه در برنامه رادیویی ویژه تبریکات. تولدش را تبریک بگویید"
جواب اداره رادیو هم بود
"با عرض پوزش متاسفانه این بخش مدتی است که پخش نمی شود"
دخترک نگاهی به مادرش کرد و دید که هنوز دستهایش از شستن رختهای همسایه خیس است ولی به آرامی در خواب میخندد. ناگهان فکری مثل برق از سرش گذشت:
با خوشحالی مادرش را بیدار کرد و گفت:
"مادر شنیدی رادیو تولدم را تبریک گفت"
و این بار مادر بود که لبخند میزد

بسیار زیبا



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , داستان عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: مادر، گفت، امروز، این، ارامی، از، به، خانم، دخترم، را، رادیو , عشق , عشق مادری , داستان عاشقانه , عاشق , مادر مهربان , دختر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد